چهارشنبه ۸ آذر ۱۳۸۵
تو خودت شخصا و با دست های خودت نقشت را از دلم شستی...
من به فکر شیشه پنجره ام...!
چه کسی آن را خواهد شست وقتی باران نمی بارد...؟!
p.s: پرچم ایران را برعکس گذاشته بودند!
نمیدانستم وقتی غیرتی بشم چه کارها میتوانم بکنم!
آنها هم!